دختره سه دهه و نیم از زندگیش میگذره تازه میپرسه وقتشه ازدواج کنم ؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ برو یه دستگاه کوزه در ابعاد و اندازه ی هیات و هیکل خودت سفارش بده تا به اتفاق سیر و پیاز و بادمجون و گیلاس و لبو در ردیف مجموعه ترشی های منزل قرار بگیری !
زير کتري رو روشن کردم قوري رو گذاشتم روش ، مامانم ميگه ميخواي چايي بخوري ؟ گفتم پَ نَ پَ غولش فحش داده ميخوام بخار پزش کنم !
یه هو خونه تاریک شد ، دوستم گفت برقا رفت ؟
گفتم نه پس خدا داره قابلیت دید در شبمونو تست میکنه
به هم خونه ام میگم تخم مرغ میخوری ؟ میگه میخوای نیمرو کنی
میگم پ ن پ میخوام بشینم روش جوجه بشه کباب کنیم بخوریم
رفتم ساعت سازی به یارو میگم ساعتم کار نمیکنه، میپرسه یعنی درستش کنم؟
میگم نَــه پَــس باهاش صحبت کنید سر عقل بیاد بره سر کار !
زنه شيکمش اومده جلو، رفيق ما ميپرسه اين حامله س؟؟ پـَـَـ نــه پـَـَـ اين زن آقا گرگهاس، شنگول رو خودش خورده، منگول رو داده شوهرش
رفتم تو آپارتمان دارم گوشت قربونی بین همسایه ها پخش میکنم ...
یارو میپرسه نذریه؟
پَ نه پَ با خود گوسفنده مشکل داشتیم کشتیمش !
تا کمر رفتم تو موتور ماشینم که ببینم چه مرگشه ، رفیقم اومده میگه
داری تعمیرش میکنی ؟
پــــ نه پـــــ دارم با گِیج روغن درد و دل میکنم !!
بچه به دنیا اومده .. همه خوشحال و اینا .. مامان بزرگه برگشته میگه حالا میخاین براش اسم بذارین؟... پَ نه پَ میخایم همین جوری ولش کنیم اسمش بشه... نیو فولدر
یارو زنگ زده میگه منزل آقای طاهری؟ میگم نخیر.
میگه ااااا اشتباه گرفتم؟
نه پس شما درست گرفتی من اشتباه ورداشتم !
ماه رمضوني ? صبح رفتم تهران، ? شب برگشتم خونه خسته و کوفته ميپرسم مامان شام چي داريم؟ ميگه گشنته ؟ چند ثانيه سکوت ميکنم، چشامو ميبندم و يه نفس عميق ميکشم . آروم و با طمانينه ميگم : بله گشنمه! - ستاد مبارزه با فتنه پــَ نــَ پــَ – واحد کظم غيظ